معماران منظر برجسته جهان
تعریف “برجسته” امری ذهنی است، اما در اینجا به برخی از معماران منظر تاثیرگذار در طول تاریخ اشاره میکنیم که بر طراحی باغ، برنامهریزی شهری و ارتباط ما با دنیای طبیعی اثر گذاشتهاند:
آندره لو نوتْر (1613-1700): معمار منظر فرانسوی که به عنوان پدر طراحی منظر رسمی شناخته میشود. مشهورترین اثر او باغهای ورسای است که در فهرست میراث جهانی یونسکو قرار دارد . طرحهای لو نوتْر بر تقارن، اشکال هندسی و چشماندازهای وسیع تأکید داشتند.
فردریک لا اولمستد (1822-1903): “پدر معماری منظر آمریکا” که پارکهای نمادین متعددی از جمله پارک مرکزی در شهر نیویورک و پارک گلدن گیت در سانفرانسیسکو را طراحی کرد . اولمستد معتقد بود که پارکها برای سلامتی و رفاه عمومی ضروری هستند.
گرترود جکیل (1843-1932):
باغبان و طراح باغ بریتانیایی که به خاطر استفاده از حاشیههای مختلط و طرحهای کاشت که بر رنگ، بافت و فصلی بودن تأکید داشتند، شناخته میشود . باغهای جکیل شورشی علیه سبک ویکتوریایی رسمیتر بود و الهامبخش جنبش هنر و صنایع دستی در طراحی باغ بود.
“عشق باغبانی بذری است که یک بار کاشته می شود و هرگز نمی میرد”
روبرتو بورله مارکس (1909-1994):
معمار منظر مدرنیست برزیلی که گیاهان بومی برزیل و اصول طراحی مدرنیست را در کار خود گنجانده بود . طرحهای بورله مارکس به خاطر سرسبزی، رنگ و استفاده نوآورانه از مواد شناخته شدهاند.
کاترین گوستافسون (متولد 1951): معمار منظر آمریکایی که به خاطر طرحهای نوآورانه و پایدار خود شناخته میشود. کارهای گوستافسون اغلب شامل ویژگیهای آبی است و او پیشگام طراحی بام سبز است .
آندره لو نوتْر (1613-1700):
معمار منظر فرانسوی که به عنوان پدر طراحی منظر رسمی شناخته میشود. مشهورترین اثر او باغهای ورسای است که در فهرست میراث جهانی یونسکو قرار دارد . طرحهای لو نوتْر بر تقارن، اشکال هندسی و چشماندازهای وسیع تأکید داشتند.
آندره لو نوتر ( تلفظ فرانسوی: [ɑ̃dʁe lə notʁ] ؛ ۱۲ مارس ۱۶۱۳ – ۱۵ سپتامبر ۱۷۰۰)، که در اصل به عنوان آندره لو نوستر ترجمه شده است، معمار منظر فرانسوی و باغبان اصلی پادشاه لوئی چهاردهم فرانسه بود . او معمار منظر بود که باغ های کاخ ورسای را طراحی کرد. آثار او نشان دهنده اوج سبک باغ رسمی فرانسوی یا jardin à la française است .
قبل از کار بر روی ورسای، Le Nôtre با Louis Le Vau و Charles Le Brun در پارک Vaux-le-Vicomte همکاری کرد . از دیگر کارهای او می توان به طراحی باغ ها و پارک ها در باغ های گیاه شناسی Bicton Park ، Chantilly ، Fontainebleau ، Saint-Cloud و Saint-Germain اشاره کرد . سهم او در برنامه ریزی نیز قابل توجه بود: در Tuileries در پاریس، او چشم انداز غرب را گسترش داد، که بعداً به خیابان شانزه لیزه در محدوده تاریخی تبر تبدیل شد.
اولین طراحی باغ بزرگ آندره لو نتر برای نیکلاس فوکه ، سرپرست امور مالی لویی چهاردهم انجام شد. فوکه در سال 1657 با استخدام معمار لویی لو وو ، نقاش چارلز لو برون و لو نوتر، کار بر روی قلعه وو لو ویکامت را در سال 1657 آغاز کرد. این سه طراح با هم کار کردند و Le Nôtre چیدمان بزرگ و متقارنی از فضاهای محتلف، استخرها و پیاده روی های شنی را طراحی کرد. Le Vau و Le Nôtre از سطوح متغیر در سراسر سایت بهره برداری کردند. این باغ ها تا سال 1661 تکمیل شدند.
برای لویی چهاردهم برای ساخت و بهبود باغ و پارک های کاخ ورسای کار کرد . لویی کلبه شکار موجود را گسترش داد و در نهایت آن را به اقامتگاه اصلی و مقر قدرت خود تبدیل کرد. Le Nôtre همچنین طرح شهری تابشی ورسای را ترسیم کرد که شامل بزرگترین خیابانی است که تاکنون در اروپا دیده شده است.
در قرن بعد، طرح ورسای بر طرح اصلی پیر چارلز لنفانت برای واشنگتن دی سی تأثیر گذاشت.
فردریک لا اولمستد(1822-1903):
پدر معماری منظر آمریکا” که پارکهای نمادین متعددی از جمله پارک مرکزی در شهر نیویورک و پارک گلدن گیت در سانفرانسیسکو را طراحی کرد . Olmsted معتقد بود که پارکها برای سلامتی و رفاه عمومی ضروری هستند.
فردریک لا اولمستد (1822-1903) که به عنوان بنیانگذار معماری منظر آمریکایی در نظر گرفته می شود، بیشتر به دلیل طراحی محوطه پارک مرکزی نیویورک، ساختمان کنگره ایالات متحده در واشنگتن، دی سی، املاک بیلتمور در کارولینای شمالی و کلمبیای جهانی 1893 شناخته شده است. نمایشگاه در شیکاگو
فردریک لا اولمستد در سال 1822 در هارتفورد، کانکتیکات متولد شد و در هشت سالگی توسط پدرش فرستاده شد تا تحصیلات خود را از روحانیون ساکن در حومه اطراف دریافت کند. پس از اینکه بیماری مانع از ورود اولمستد به کالج ییل در سال 1837 شد، او دو دهه بعد را در سفر و کار به عنوان یک کشاورز، نویسنده، روزنامه نگار و تاجر موفق گذراند.
حرفه اولمستد در معماری منظر در سال 1857 آغاز شد، زمانی که او و کالورت واکس در مسابقه ای برای طراحی پارک مرکزی شهر نیویورک، که قبلاً به عنوان سرپرست آن نامیده شده بود، برنده شدند. در چند سال بعد او به عنوان معمار کل پارک خدمت کرد. او همچنین برای مدت کوتاهی به عنوان مدیر کمیسیون بهداشت ایالات متحده در طول جنگ داخلی و به عنوان مدیر یک معدن بزرگ طلای کالیفرنیا مشغول به کار شد.
در سال 1873، کنگره اولمستد را مأمور طراحی محوطه بزرگ ساختمان کنگره ایالات متحده کرد . پس از مطالعه دقیق، در ژوئن 1874، او طرحی را برای منظره ای پیچیده ارائه کرد که ساختمانی را که اطراف آن را احاطه کرده بود برجسته می کرد. طراحی متقارن او شامل لبههای پارک مانند، دیوارهای کم ارتفاع ، لامپها، قرارگیری دقیق درختان و درختچههای ساده و مجموعهای از گذرگاههای منحنی بود که مناظر جذابی از کاپیتول را ارائه میکردند. اولمستد بعداً یک خانه تابستانی آجری را به طراحی خود اضافه کرد تا برای بازدیدکنندگان یک چشمه نوشیدنی و مکانی خنک برای استراحت فراهم کند.
جاه طلبانه ترین جنبه این طرح، تراس مرمری جدیدی بود که در اطراف نماهای شمالی، جنوبی و غربی پیچیده شده بود. با قضاوت غیرقابل قبول بودن تراس خاکی فعلی، طراحی جدید اولمستد یک پایه بصری قوی برای ساختمان و فضای اضافی برای اتاقهای کمیته و انبار فراهم کرد. به دلیل اختلاف نظر پیرامون توسعه پیشنهادی کتابخانه کنگره، که در آن زمان هنوز در جبهه غربی کاپیتول قرار داشت، ساخت تراس چندین سال به تعویق افتاد.
سرانجام، در سال 1886 مجوز ساخت کتابخانه جدید صادر شد و پس از تغییر در طرح برای گنجاندن پنجرههای بیشتری برای اتاقهای کمیته، ساخت تراس تصویب شد. یک فواره هشت ضلعی به سبک رومی در سال 1889 بین پله های بزرگ اضافه شد و تراس تا سال 1892 تکمیل شد.
اولمستد در سال 1895 بازنشسته شد. در طول 38 سال زندگی حرفه ای خود پروژه های متعددی از جمله حومه های مسکونی، میدان های شهر، سیستم های پارک، رزرواسیون های دیدنی و محوطه های دانشگاهی را تکمیل کرد. پس از مرگ اولمستد در سال 1903، پسرانش، معماران منظر فردریک لا اولمستد جونیور، و جان چارلز اولمستد، به کار پدرشان به عنوان برادران اولمستد ادامه دادند.
گرترود جکیل (1843-1932):
باغبان و طراح باغ بریتانیایی که به خاطر استفاده از حاشیههای مختلط و طرحهای کاشت که بر رنگ، بافت و فصلی بودن تأکید داشتند، شناخته میشود . باغهای جکیل شورشی علیه سبک ویکتوریایی رسمیتر بود و الهامبخش جنبش هنر و صنایع دستی در طراحی باغ بود.
گرترود جکیل، 1843-1932، احتمالاً محترم ترین باغبان زمان خود بود و تأثیر او بر هنر باغبانی امروزه در سراسر جهان مشهود است. او حدود 400 باغ طراحی کرد (سه مورد از آنها برای مشتریان در ایالات متحده بود) اما از آنجایی که تعداد کمی از آنها باقی مانده است و فقط تعداد انگشت شماری به طور دقیق بازسازی شده اند، کتاب ها و مقالات او بیشتر به یادگار مانده است. او صنعت و هنر کامل باغبانی را به دنیا آموخت. او زیبایی هر دو سبک طبیعی و رسمی را قدردانی کرد و اهمیت ساختار، تناسب، رنگ، عطر و بافت را در باغهایی با هر مقیاسی توضیح داد. همانطور که در آگهی ترحیم او بیان شد، “گرترود جکیل نه تنها به دلیل دگرگونی کامل طراحی باغبانی است، بلکه به دلیل انتشار گسترده دانش و ذوق است که ما را تقریباً به یک ملت باغبان تبدیل کرده است.”
“عشق باغبانی بذری است که یک بار کاشته می شود و هرگز نمی میرد”
وی چهارمین فرزند از شش فرزند بازمانده، در یک خانواده مرفه و هنری. به عنوان یک دختر جوان، والدینش به او اجازه دادند تا گامی غیرعادی را بردارد و در مدرسه هنر هنری کولز در جنوب کنزینگتون در لندن شرکت کند. در اینجا او اولین دوستان بسیاری را در دنیای هنرها و صنایع دستی پیدا کرد و از طریق آنها وارد دنیای باغبانی و معماری شد. گرترود جکیل زنی باهوش، شوخ و محبوب بود، اما بزرگ و کمی ساده بود. در قرن نوزدهم، نقش دختر اسپینستر معمولاً مراقبت از والدین سالخورده بود، اما هم گرترود و هم خانوادهاش آنقدر روشن فکر بودند که بپذیرند او در هنر، نویسندگی و طراحی باغ فعالیت خواهد کرد. از آنجایی که بینایی او با افزایش سن ضعیفتر میشد، پزشکان به جکیل توصیه کردند که از نزدیک دست از کار بکشد، کارهایی مانند نقاشی و بسیاری از هنرهای کاربردی دیگر که در آن مهارت داشت. او استعداد خود را در باغبانی متمرکز کرد. هنگامی که او 46 ساله بود، با معمار جوان مشتاق ادوین لوتینز آشنا شد که در آن زمان، در سال 1889، تنها 20 سال داشت. بین آنها احترام به کار یکدیگر و دوستی عمیقی ایجاد شد که قرار بود تا پایان عمر او ادامه یابد. او در سن 89 سالگی در سال 1932 با ترک دنیای باغبانی چندین کتاب، صدها مقاله و عکس و تقریباً همه برنامه های باغ خود درگذشت. نوتبوکهایی که فهرست گیاهان متعددی را که میس جکیل از مهد کودکاش در مانستد وود به باغهایش عرضه کرده است در موزه گودالمینگ نگهداری میکند.
روبرتو بورله مارکس (1909-1994):
معمار منظر مدرنیست برزیلی که گیاهان بومی برزیل و اصول طراحی مدرنیست را در کار خود گنجانده بود . طرحهای بورله مارکس به خاطر سرسبزی، رنگ و استفاده نوآورانه از مواد شناخته شدهاند.
روبرتو برل مارکس (4 اوت 1909 – 4 ژوئن 1994) یک معمار منظره برزیلی (و همچنین یک نقاش، چاپگر، بوم شناس، طبیعت شناس، هنرمند و موسیقیدان) بود که طرح های پارک ها و باغ ها او را به شهرت جهانی رساند. او با معرفی معماری منظر مدرنیستی به برزیل معتبر است. او به عنوان یک هنرمند طبیعت مدرن و یک طراح فضای عمومی شهری شناخته می شد. کارهای او تأثیر زیادی بر طراحی باغ های استوایی در قرن بیستم داشت. باغ های آبی موضوعی محبوب در آثار او بود. او ماهرانه توانست عبارات هنری سنتی مانند طراحی گرافیک، ملیله کاری و هنر عامیانه را به طرح های منظره خود منتقل کند. او همچنین پارچه، جواهرات و ست صحنه را طراحی می کرد.
او یکی از اولین کسانی بود که خواستار حفاظت از جنگل های بارانی برزیل شد. بیش از 50 گیاه نام او را دارند. او مجموعه قابل توجهی از گیاهان را در خانه خود جمع آوری کرد، از جمله بیش از 500 فیلودندرون، از جمله برخی از آنها که توسط او کشف شده یا نام او را بر خود دارند، مانند Philodendron burle-marxii.
سبک هنری برل مارکس آوانگارد و مدرن بود. بسیاری از آثار او دارای حس بی زمانی و کمال هستند. او زیباییشناسی ضد تقلیدی و شکگرایانهای را که برگرفته از مدرنیسم با سبکی کاملاً برزیلی بود، بررسی کرد. طرح های او نیز تحت تأثیر کوبیسم و انتزاع گرایی قرار داشت. یکی دیگر از تأثیرات قوی هنر عامیانه برزیل بود.
زیباییشناسی او اغلب مبتنی بر طبیعت بود، برای مثال، هرگز رنگهای گل را با هم مخلوط نکرد، از گروههای بزرگی از همان نمونه استفاده کرد، از گیاهان بومی استفاده کرد و یک زمین صخرهای را به باغی آرام تبدیل کرد. او به شخصیت هر گیاه و تأثیر آن بر کل باغ بسیار علاقه مند بود. او با درک چگونگی تعامل حیوانات با گیاهان و نحوه شکوفه دادن آنها، از جمله ویژگی های دیگر گیاه، به دنبال عمق در طرح های خود بود. برل مارکس به پویایی قدم زدن در باغ توجه داشت. احساس تحرک عنصر مهمی در تجربه مناظر اوست.[9] او همچنین از مقیاس عظیم، نور و انعکاس به ویژه در استفاده از آب استفاده هوشمندانه کرد. برل مارکس توانست معماری یک ساختمان را به داخل باغ گسترش دهد. او ترجیح می داد در فضاهای عمومی کار کند، زیرا به قول او می توانند برای توده ها آبرومندی کنند.
کار مارکس «را میتوان در چهار مفهوم کلی طراحی خلاصه کرد: استفاده از پوشش گیاهی استوایی بومی به عنوان عنصر ساختاری طراحی، گسیختگی الگوهای متقارن در مفهوم فضاهای باز، رنگارنگ بودن پیادهروها، و استفاده از فرمهای آزاد در ویژگی های آبی» (Vaccarino 2000, p. 17). این رویکرد در تفرجگاه ساحلی کوپاکابانا، جایی که درختان و نخلهای بومی مقاوم در برابر نسیم دریا در گروههایی در امتداد Avenida Atlantica ظاهر میشوند، نمونهای است. این گروهبندیها موزاییکهای سنگی پرتغالی را نشان میدهند که یک نقاشی انتزاعی غولپیکر را تشکیل میدهند که در آن هیچ بخش در امتداد گردشگاه یکسان نیست. این “نقاشی” از بالکن هتل ها مشاهده می شود و منظره ای همیشه در حال تغییر را برای کسانی که در امتداد ساحل رانندگی می کنند ارائه می دهد. موزاییک ها کل فاصله دو و نیم مایلی ساحل را ادامه می دهند. ویژگی آب، در این مورد، البته اقیانوس و ساحل است که با یک پیاده روی موزاییکی با الگوی گوش ماهی پیوسته به طول 30 فوت مرزبندی شده است (Eliovson 1991; Montero 2001). ساحل کوپاکابانا “مشهورترین ساحل در برزیل” است.
کاترین گوستافسون (متولد 1951):
معمار منظر آمریکایی که به خاطر طرحهای نوآورانه و پایدار خود شناخته میشود. کارهای گوستافسون اغلب شامل ویژگیهای آبی است و او پیشگام طراحی بام سبز است .
کاترین گوستافسون (متولد 1951) یک معمار منظر آمریکایی است. آثار او شامل باغ های تخیل در تراسون، فرانسه است. میدان شهری در Évry ، فرانسه؛ و فواره یادبود دایانا، شاهزاده خانم ولز در هاید پارک لندن. او برنده جوایزی از جمله مسابقه طراحی باغ هزاره شده است. او به دلیل تواناییاش در خلق فرمهای مجسمهسازی با استفاده از خاک، چمن، سنگ و آب شناخته شده است.
کارهای گوستافسون عمدتاً مدنی، سازمانی و شرکتی است، از جمله پارک ها، باغ ها و فضاهای اجتماعی. پروژه های برنده جوایز او شامل پارک فرهنگی Westergasfabriek در آمستردام ، دیانا، فواره یادبود شاهزاده ولز در لندن، خلیج شرق و باغ های کنار خلیج در سنگاپور است . پروژه های اخیر شامل Valencia Parque Central، پردیس Novartis در بازل و Marina One در سنگاپور است.
او به خاطر خلاقیتهایش در قالبهای مجسمهسازی شناخته شده است. کار او با طرح های معمار منظر ایسامو نوگوچی مقایسه شده است.
گوستافسون محوطه اطراف برج ایفل را برای بازی های المپیک در سال 2024 بازسازی کرد. کل هزینه تعمیرات اساسی 72 میلیون یورو بود که از طریق درآمد حاصل از برگزاری المپیک تامین می شود.
اینها تنها تعدادی از معماران منظر با استعداد هستند که دنیای ما را شکل دادهاند. معماری منظر همچنان در حال تکامل است و طراحان راههای جدیدی برای اتصال مردم با طبیعت و ایجاد فضاهای زیبا و کاربردی پیدا میکنند.